قسمت اول» قسمت دوم | لطفا بخوانید»
اولین وبلاگم را خوشبختانه حفظ کرده ام. اگر بخواهم درجه صمیمت را روی بیشترین» بگذارم با ماه بانو بیشتر از هرکسی در بیان صمیمی هستم و در کنار او عزیزان و دوستان و مجموعا خانواده ی به شدت عزیزی در اینجا دارم که فدای تک تک شان می شوم.
به اینترنت، خاصه تلگرام اعتیاد شدیدی دارم و هر روز در مسیر اتصال پروکسی و یا قندشکن، ناسزا های کم‌نظیری را نثار فیلترکننده این پیامرسان و کسی که فیلتر را در این مملکت بنیان نهاد میکنم. از نت که بگذریم بعد از آن به پرسپولیس معتادم. چایی را هم حیف است بیان نکنم.
صبح ها مادرم بیدارم می کند و تجربه ی دردآور بیدار شدن توسط پدر باعث می شود که با اولین ندای مادر از جا برخیزم. کلا اگر کار به پدرم بکشد طوری بیدارم می کند که بین پیتزا و آیفون ۱۲، پیتزا را انتخاب کنم.
یک بار پیامی که میخواستم برای دوستم بفرستم را اشتباهی برای پدرم فرستادم و طبیعتا به فنای عظما رفتم. البته ارسال آن پیام باعث شد خانواده ام خیلی بهتر مرا بشناسند. کلا اگر شناخت شان قبل از این پیام ده درصد بود، بعد از آن به چهل درصد رسید.
جمله برای مخ زنی؟ تجربه ای ندارم ولی جمله ی خواهرم را تضمین میکنم: میشه چشات مال من بشه؟»
جمله ی زیر را فریاد می زنم تا تمام اهالی دنیا بشنوند:
هیچوقت در هیچ‌کاری از جمله عذرخواهی، آشتی، بیان احساس و . منتظر طرف مقابل نمانید، تعلل نکنید، غرور نورزید و یا مثل من نترسید که پشیمانی هایی نصیب تان خواهد شد که ممکن است شما را تا مرز خفگی ببرد .
پنج چیزی که خوشحالم می کند به شرح زیر است:
- بدانم که برای خانواده و دوستان و عزیزانم با ارزشم و اهمیت دارم و این را ابراز کنند.
- حال خانواده ام را خوب ببینم.
- دلم با افرادی را که آنها رنجانده ام و یا آن ها مرا رنجانده اند صاف شود.
- تیم موردعلاقه ام برنده از زمین بیرون آید.
- خیلی بی ربط اما چیزبرگر فرانسوی به همراه یک فرغان سس فرانسوی.
در بیان سه اکانت دارم. اولی برای این وبلاگ است، دومی برای وبلاگ آموزشی ام و سومی برای تست و ویرایش قالب.
اولین کسی که در بیان با او آشنا شدم علی رضا آهنی است که مدتیست آنور آب در بلاگفا زندگی می کند.
پی‌نوشت‌دونی
۱.ممنون که با این سه قسمت همراه بودید. اگر قسمت دوم را نخواندید، لطفا بخوانید. آن قسمت حکم نفس راحت این وبلاگ و نویسنده اش را دارد. البته تنفس دیگری هم در راه است که با آن دیگر دل این وبلاگ و صاحبش صافِ صافِ صاف می شود. (پست های این چالش تا پایان بهمن ماه در دسترس هستند.)
۲.راستی در قسمت دوم چالش منظورم از نام جعلی، رهام بود. علیرضا نام واقعی من است. نمیدانم چرا نمی خواهید بپذیرید، بخدا نامم علیرضاست :| حتی یکبار برای اثبات نامم عکس شناسنامه ام را فرستادم -_- حال اگر شما هم برای باور این موضوع شناسنامه لازمید، خصوصی پیام دهید تا بفرستم!
۳.فرصت نشد نظرتان را درباره قالب بپرسم. لطفا اگر نکته ای درباره نسخه ساده و نسخه دو ستونه قالب دارید خوشحال می شوم بیان کنید. البته قرار است از هر دو نسخه استفاده شود. ممنون.
درباره این سایت